وبلاگ شخصی عباس قامت بلند فارغ التحصیل رشته مددکاری اجتماعی و عضو کوچکی از انجمن بزرگ مددکاران اجتماعی ایران

✍عباس قامت بلند مددکار اجتماعی /فعال اجتماعی /عضو پیوسته دفتر مددکاران اجتماعی ایران /عضو فدراسیون بین المللی مددکاران اجتماعی(IFSW)

وبلاگ شخصی عباس قامت بلند فارغ التحصیل رشته مددکاری اجتماعی و عضو کوچکی از انجمن بزرگ مددکاران اجتماعی ایران

✍عباس قامت بلند مددکار اجتماعی /فعال اجتماعی /عضو پیوسته دفتر مددکاران اجتماعی ایران /عضو فدراسیون بین المللی مددکاران اجتماعی(IFSW)

تعریف توانبخشی عوارض ناشی از معلولیت

تعریف معلولیت

معلولیت مرتبط است با محرومیت هایی که فرد در نتیجۀ نقص(اختلال) و ناتوانی تجربه می کند؛ به عبارت دیگر هر گونه فقدان یا کاهش فرصت برای مشارکت در زندگی اجتماعی در سطحی برابر با دیگران معلولیت نامیده می شود.

  

تعریف توانبخشی

تعریف سازمان بهداشت جهانیWHO (World Health Organization) در سال 1969:

توان بخشی عبارت است مجموعه ای از خدمات و اقدامات هماهنگ پزشکی، آموزشی، حرفه ای و اجتماعی که برای بازتوانی فرد معلول و ارتقای سطح کارآیی او به بالاترین حدّ ممکن به منظور دست یابی به زندگی مستقل در جامعه عرضه می گردد.

تعریف WHO در سال 1981:

توانبخشی عبارت است از فرایندی هدفگرا و دارای محدودیت زمانی که هدفش توانا ساختن شخص دارای اختلال برای رسیدن به سطح ذهنی، جسمی، اجتماعی و کارکردی مناسب و در این راه او را برای تغییر دادن زندگی اش به ابزارهایی مجهز می کند؛ توان بخشی شامل اقداماتی است که سازگاری اجتماعی را تسهیل می کند(برای مثال مناسب سازی محیط شهری).

جامعترین تعریف توانبخشی، تعریف پرفسور هلاندر(Helander) کارشناس ارشد امور معلولان سازمان بهداشت جهانی در سال 1994 است:

توان بخشی شامل همۀ اقدامات هدفمند برای کاهش اثر معلولیت بر فرد، قادر ساختن وی برای دست یابی به استقلال، مراودۀ اجتماعی، کسب کیفیت زندگی بهتر و خودشکوفایی است. توان بخشی علاوه بر آموزش افراد معلول، شامل مداخله در ساختار عمومی جامعه به منظور متناسب سازی محیز و حفظ رعایت حقوق انسانی افراد ناتوان است.

اهداف توان بخشی:

1-   پیش گیری از ایجاد یا بروز معلولیت

2-   جلوگیری از پیشرفت معلولیت

3-   ارتقای سطح آگاهی عمومی از معلولان و معلولیت

4-   تلاش برای خودکفایی فرد معلول و قادرسازی وی در برخورد با مسائل و مشکلات زندگی اجتماعی

5-   تطابق زندگی معلولان با جامعه(مناسب سازی محیط های آموزشی، اداری، تفریحی و...

6-   عرضۀ تسهیلات و خدمات شهری مناسب استفادۀ معلولان

7-   افزایش آگاهی معلولان از توانایی های جسمانی و روانی خویش و روش های تطابق

8-   تدوین قوانین مبتنی بر برابرسازی فرصت های اجتماعی

9-   اقدام به آموزش حقوق افراد معلول به خود آنان و خانوادۀ آنان

10-ایجاد امکانات برای به حداکثر رساندن توانمندی های افراد معلول

11-اهتمام به بازگرداندن فرد معلول به جامعه از طریق اشتغال و کسب استقلال مالی و تبدیل وی به فردی مولد و مؤثر در جامعه

12- آماده سازی جامعه برای پذیرش افراد معلول در مقام شهروند عادی

تاریخچۀ توانبخشی

الف) تاریخچۀ توانبخشی در جهان:

از بدو خلقت بشر، بیماری همواره همراه او بود و به تلاش های درمانی زیادی منجر شده است؛ این دورۀ تاریخ پزشکی را «پزشکی درمانی» می گویند.

پس از کشف میکروب ها، باکتری ها و ویروس ها و توجه به علل اکثر بیماری های عفونی و کشف میکروب ها، توجه به موضوع واکسن ها و مصونیت های حاصل بر اثر واکنش های گوناگون، بسیاری از بیماری ها، مثل آبله، وبا و طاعون درمان یا ریشه کن شد؛ این دورۀ پزشکی را «دورۀ پیش گیری» نامیدند.

پس از جنگ جهانی اول(1918-1914) و اپیدمی فلج اطفال در آمریکا، به علت مواجه شدن ممالک دنیا به خصوص اروپا و آمریکا با تعداد زیادی معلول، علمای پزشکی و متخصصان بر آن شدند که فکری برای آن عدۀ زیاد معلول بکنند تا آنان به زندگی امیدوار شوند از نیروی انسانی نهفته در معلولان به نفع جامعه و خود آنان استفاده شود.

پیشرو این علم در آمریکا، پزشکی به نام ادوارد راسک بود. او اولین مرکز توان بخشی را در بیمارستان بل ویو نیویورک تاسیس کرد. بدین ترتیب دورۀ جدیدی به نام توان بخشی پزشکی یا طب فیزیکی آغاز شد.

علاوه بر این ، استفاده از روش های فیزیکی در درمان بیماریها قدمت طولانی دارد. افراد در زمانهای گذشته، بدون اینکه از تاثیر فیزیولوژیکی گرما، آب، آفتاب، تمرین ها و غیره اطلاع دقیقی داشته باشند، به طور مکرر از آن ها استفاده می کردند. در واقع شاید، اولین تلاش انسان برای تسکین دردها و ناراحتی های خود، استفاده از وسایل و روش های فیزیکی بود که به آسانی در دسترس او قرار می گرفت.

گرچه تاریخچۀ این دوره از پزشکی، هنوز به یک قرن نرسیده، پیشرفت های فنی و ابتکارهای علمی به دست آمده دنیا متحرک کرد و معلولان را به میدان های ورزشی بین المللی روانه ساخت.

ب) تاریخچۀ توانبخشی در ایران:

ابوعلی سینا اولین دانشمندی بود که برای بیماران و مراجعه کنندگان خود، از درمان های فیزیکی استفاده می کرده است. او حرارت یا ماساژ را برای دردهای ستون فقرات تجویز می کرد. استفاده از آب های معدنی ایران نیز قدمتی طولانی دارد و حتی هم اکنون نیز گروهی از مردم برای تسکین بسیاری از دردهای خود از خواص مفید این آب ها بهره می جویند.


عوارض ناشی از معلولیت

عوارض ناشی از معلولیت در زمینه های فردی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی قابل بررسی است.در زمینۀ فردی، علاوه بر ایجاد ناراحتی و افسردگی، کاهش اعتماد به نفس، اختلال در خودپنداری، مشکلات جنسی، خشم و عصبانیت و مشکلات سازشی، ممکن است فرد به خاطرمعلولیت، احساس گناه کند و معلولیتش را مجازاتی در برابر گناهانش تلقی کند.این نوع نگرش به فرهنگ و تحصیلات فرد بستگی دارد.

درزمینۀ  خانوادگی، اختلالاتی در روابط درون خانوادگی پدید می آید که بنوبه خود بر نحوۀ تعامل اعضای خانواده بایکدیگر تاثیر می گدارد . رفتار هر یک از آنان، تحت تاثیر معلولیت قرار می گیرد.

در زمینۀ روابط اجتماعی معلول و خانواده اش نیزتحت تاثیرمعلولیت قرار می گیرد.

از نظر اقتصادی، با توجه به محدودیت هایی که معلول دارد، قادر به کسب درآمد کافی نبوده و در نتیجه با مشکلات مالی مواجه می گردد.

تعریف اصطلاحات معلولیت و توان بخشی

1)اصطلاحات مرتبط با معلولیت

امروزه در سطح بین المللی ما به سه واژه بر می خوریم مفهوم متفاوت است. این سه واژه عبارت است از:

 نقص(Impairment)، ناتوانی(Disability)، و معلولیت(Handicap)، اما از نظر سازمان بهداشت جهانی(WHO) واژۀ معلولیت، مفهومی کلی است که سه بعد اصلی را پوشش می دهد:

الف) مسائل مربوط به ساختار و عملکرد بدن؛

ب) مسائل مربوط به فعالیت های فرد معلول در جامعه؛

ج) مسائل مربوط به مشارکت فرد معلول در جامعه؛

استناد اصلی ما برای تعریف واژه ها در «طبقه بندی بین المللی نقص، ناتوانی و معلولیت(ICIDH) بر مبنای دستورالعمل سازمان بهداشت جهانی(WHO) است که در سال 1980 طرح شده است.

تعریف نقص:

مفهوم نقص، که از آن با عنوان اختلال هم نام برده می شود، مرتبط است با غیرعادی بودن ساختار، نمود ظاهری اندام و عملکرد بدن، به هر دلیل که باشد؛ به عبارت دیگر هرگونه فقدان یا ناهنجاری در زمینۀ جسمانی، روانی، عملکردی یا آناتومی انسان، نقص نامیده می شود.

ویژگی های نقص:

1-  نقص نارسایی در سطح یک اندام و ساختار بدن است؛

2-  نقص ممکن است موقت یا دائمی، پیشرونده یا ثابت باشد،

3-  نقص ارتباطی با سبب شناسی بیمار ندارد.

4-  نقص در حکم اختلالی در سلامت محسوب می شود، اما بدان معنی نیست که شخص دارای اختلال، بیمار تلقی شود.

تعریف ناتوانی

ناتوانی منعکس کننده پیامدهای نقص(اختلال) در عملکرد و فعالیت فرداست؛ به عبارت دیگر هرگونه فقدان یا محدودیت در توانایی انجام دادن فعالیت هایی که در سطح طبیعی، از هر انسانی انتظار می رود، ناتوانی نامیده می شود.

ویژگی های ناتوانی

1-  ناتوانی بیانگر نارسایی در سطح«فرد» است؛

2-  ناتوانی ممکن است، موقت یا دائمی، برگشت پذیر یا برگشت ناپذیر و در پاره ای موارد پیشرونده باشد.

تعریف معلولیت

معلولیت مرتبط است با محرومیت هایی که فرد در نتیجۀ نقص(اختلال) و ناتوانی تجربه می کند؛ به عبارت دیگر هر گونه فقدان یا کاهش فرصت برای مشارکت در زندگی اجتماعی در سطحی برابر با دیگران معلولیت نامیده می شود.

ویژگی های معلولیت

1-  معلولیت نتیجۀ ارتباط متقابل بین فرد دارای نقص و ناتوانی از یک طرف و ویژگی های شرایط محیط زندگی اجتماعی او از طرف دیگر است؛ بدین معنی که معلولیت تابعی از ارتباط اشخاص ناتوان و محیط شان است و هنگامی به وقوع می پیوندد که این افراد با موانع فیزیگی، اجتماعی و فرهنگی مواجه می شوند که موجب شود نتوانند از سیستم های گوناگون جامعه استفاده کنند که سایر شهروندان استفاده می کنند.

2-  معلولیت که از آن با عنوان«محدودیت مشارکت» هم نامبرده می شود، بار ارزشی ای دارد که براساس هنجارهای فرهنگی تعیین می شود و از آنجا که هنجارها و ارزشها از جامعه ای به جامعۀ دیگر متفاوت است، معلولیت مفهومی نسبی پیدا می کند و فقط می توان با معیار«مشارکت» آن را در هر جامعه ای سنجید؛ به عبارت دیگر مشارکت، بیان کنندۀ ماهیت و میزان درگیری فرد در فعالیت های اجتماعی است و میزان مشارکت، براساس عوامل نقص، دامنۀ فعالیت و شرایط محیطی تغییر می کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.