وبلاگ شخصی عباس قامت بلند فارغ التحصیل رشته مددکاری اجتماعی و عضو کوچکی از انجمن بزرگ مددکاران اجتماعی ایران

✍عباس قامت بلند مددکار اجتماعی /فعال اجتماعی /عضو پیوسته دفتر مددکاران اجتماعی ایران /عضو فدراسیون بین المللی مددکاران اجتماعی(IFSW)

وبلاگ شخصی عباس قامت بلند فارغ التحصیل رشته مددکاری اجتماعی و عضو کوچکی از انجمن بزرگ مددکاران اجتماعی ایران

✍عباس قامت بلند مددکار اجتماعی /فعال اجتماعی /عضو پیوسته دفتر مددکاران اجتماعی ایران /عضو فدراسیون بین المللی مددکاران اجتماعی(IFSW)

مشکلات زنان سرپرست خانوار

هر قشر و گروهی از افراد جامعه با توجه به منابع و امکانات موجودی که در اختیار دارند، وظایف و مسئولیت های نیز باید انجام دهند. اگر امکانات با مسئولیت های آنان سازگاری نداشته باشد دچار مشکل خواهند شد یا به دررستی از عهده مسولیت خود بر نخواهند آمد. زنان سرپرست خانوار از جمله گروه های هستند که دارای نقش های متعددند. آنان علاوه بر کسب درآمد جهت اداره امور زندگی، کارهای خانه، مراقبت و نگهداری از فرزندان، مدیریت و بهبود شرایط را نیز عهده دارند. از جمله مشکلات زنان سرپرست خانوار عبارتند:

الف) اقتصادی

زنان سرپرست خانوار علاوه بر نقش های که بالا عنوان شد نقش اقتصادی را نیز برعهده می گیرند. در این وضع نکته مهم، وضع اشتغال آنان است. اگر زنی قبل از به عهده گرفتن سرپرستی خانواده، از نظر مادی وابسته نباشند تا حدی توانایی فائق آمدن بر مشکلات را دارد.

مشکل دیگر اینگونه خانواده ها، نداشتن مسکن است و به دلیل پایینن بودن درآمد نمی توانند مسکن مناسبی را اجاره نمایند و مجبور در مناطق نامناسب که اجاره کمتری دارند سکونت داشته باشند و مشکلات فرهنگی خاصی را به دنبال دارد و یا در خانه های غیر استاندار زندگی کنند که خود این امر سلامتی آنها را مورد تهدید قرار می دهد.

ب) اجتماعی

وجود مراکز متعدد تصمیم گیری در مورد این قشر موجب شده تا سیاست های یکسانی با به کار گرفته نشود و خدمات رسانی به این افراد یکسان نباشد و حتی در بعضی موارد دوباره کاری صورت گرفته و یا خانوارهای نیازمند واقعی تحت پوشش هیچ نهادی قرار نگیرند. بطور کلی حمایت های اجتماعی منسجم و قوانین کارآمد در این زمینه ضعیف عمل کرده و اوان حل مشکلات را ندارند.

نداشتن مستمری قابل قبول و بیمه های درمانی مشکلات خاص خود را دارند.

در مواردی این زنان ارتباطات و تعاملات خود را با نزدیکان و شبکه حمایتی خود را از دست می دهند، فرزندانشان از نظر تربیت اجتماعی دچار مشکل می شوند.

در  نهایت زنان سرپرست خانواری که توانایی اداره اقتصادی خود و خانواده را ندارند، دچار نوعی انزوای اجتماعی شده و در معرض آسیب های اجتماعی قرار می گیرند.

ج) فرهنگی آموزشی

بیشتر زنان سرپرست خانواده از نظر جایگاه فرهنگی و سطح تحصیلات در موقعیتی نیستند که بتوانند در جهان امروز با همه مسائل و معضلات اجتماعی، مسئولیت تربیت و پرورش روحی و معنوی فرزندانشان را به طور مطلوب عهده دار شوند.

زنان سرپرست خانوار به دلیل نقش های متعدد نسبت به زنان همطراز خود، امکان تحصیلات کمتری دارند و نسبت باسوادی در بین آنان پاییناست که خود مشکلات دیگری بوجود می آورد از جمله اینکه : این دسته از زنان به دلیل مالی نیاز مالی به دنبال شغل هستند اما با توجه با پایین بودن سطح تحصیلات شغل مناسبی نخواهند داشت. از طرف دیگر تسلط کافی جهت رسیدگی به وضعیت تحصیلی فرزندان خود را ندارند و حتی به دلیل بالا بودن هزینه تحصیل، فرزندان قادر به ادامه تحصیل نمی باشند و بخصوص پسران در سن پایین به دنبال کار کردن و کسب شغل هستند.

د) روحی روانی

کاهش یا  قطع رابطه زنان سرپرست خانوار از اقوام و خویشاوندان بخصوص در مورد  زنان بیوه و مطلقه موجب تنهایی آنها شده است. جامعه شناسان بعد از مشکلات اقتصادی، مهمترین مشکل را بهداشت روانی زنان سرپرست خانوار می دانند که  دچار نوعی خلا عاطفی هستند و از نشانه های آن استرس، افسردگی و زود رنجی می باشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.