وبلاگ شخصی عباس قامت بلند فارغ التحصیل رشته مددکاری اجتماعی و عضو کوچکی از انجمن بزرگ مددکاران اجتماعی ایران

✍عباس قامت بلند مددکار اجتماعی /فعال اجتماعی /عضو پیوسته دفتر مددکاران اجتماعی ایران /عضو فدراسیون بین المللی مددکاران اجتماعی(IFSW)

وبلاگ شخصی عباس قامت بلند فارغ التحصیل رشته مددکاری اجتماعی و عضو کوچکی از انجمن بزرگ مددکاران اجتماعی ایران

✍عباس قامت بلند مددکار اجتماعی /فعال اجتماعی /عضو پیوسته دفتر مددکاران اجتماعی ایران /عضو فدراسیون بین المللی مددکاران اجتماعی(IFSW)

مشاوره و مددکاری وارایه راهکارهای عملی برای حل مشکلات

 

بحران

بحران وضعیت آشفته و در هم ریخته ای است که در آن مدد جویان در اهداف مهم زندگی خود با نا کامی مواجه می شوند یا در چرخه زندگی روشهای تطابقی آنان با عامل استرس زا دچار گسیختگی و فرو پاشی عمیق می گردد .

اصطلاح بحران به احساس ترس شوک و درماندگی ناشی ازآن ا طلاق می گردد و نه به خود فرو پاشی .

 
مشاوره و مددکاری وارایه راهکارهای عملی برای حل مشکلات
 

تعریف ورنر بوهم( werner boeh)‌از مدد کارى اجتماعى

مددکاری اجتماعی در صدد افزایش ایفای کارکرد اجتماعی افراد بصورت انفرادی و گروهی از طریق فعالیت هایی است که بر روابط اجتماعی آنان متمرکز است و بین افراد و محیطشان تعاملی به وجود می آورد . این فعالیتها را میتوان درسه کارکرد دسته بندى کرد .

1.ترمیم استعداد صدمه دیده .

2. تدارک منابع اجتماعی و فردى .

3. جلو گیری از اختلال کارکرد اجتماعى .


بحران

بحران وضعیت آشفته و در هم ریخته ای است که در آن مدد جویان در اهداف مهم زندگی خود با نا کامی مواجه می شوند یا در چرخه زندگی روشهای تطابقی آنان با عامل استرس زا دچار گسیختگی و فرو پاشی عمیق می گردد .

اصطلاح بحران به احساس ترس شوک و درماندگی ناشی ازآن ا طلاق می گردد و نه به خود فرو پاشی .

خصوصیات بحران

موقتی هستند .

به درماندگی و غالبا اختلال کارکردی منجر می شوند .

موجب از دست رفتن تواناى تطابقی مى گردند .

ممکن است پیامدهاى مطلوب یا نا مطلوب بلند مدت داشته باشند .

حمایت

حمایت موقعیتی است که در آن فرد از نظر روانی احساس امنیت وآارامش می کند. حمایت مراقبت از سلامت و ارضای نیاز محبت بوده و یک فرایند بهبودی است که منجر به هماهنگی ابعاد مختلف فرد می گردد . حمایت کمک میکند تا تجربه ”شکست ” یا ” ناامیدی ”یا فشار و تنش های متفاوت واز جهات مختلف را تحمل کنیم .

منابع حمایت

1.بر قراری ارتباط با مددکار و دریافت محبت و تائید ازسوىاو .

2. مشاوره مستقیم به شکل اطمینان بخشی یا حمایت محیطی .

3. کنترل معقول و قاطعانه بحران .

امید و نا امیدى

امید را ابزارى مناسب جهت پیشگیری از بحرانها و روشى براىتطابق می دانند .امید از یک سو می تواند شرایط استرس را قابل تحمل کند و از سوى دیگر داشتن امید واهى می تواند به فرار از مسئولیت هاى کنونى منجر گردد .مددکاران اجتماعى می توانند با خلاقیت و آگاهی از جنبه هاى مثبت امید بهره جویند . جنبه مثبت امیدوارى رهایی وآسوده شدن گذرا از درد و رنج است و همچنین انرژی ذخیره شده اى براى برطرف کردن منابع استرس فعلى و آینده است.

مراحل مختلف واکنش هاى روانى پس از وقوع بلایا

پس از وقوع بلایا واکنش روانی مردم در مراحل مختلف متفاوت است . آگاهی از این واکنش ها کمک میکند تا عکس العمل هاى روانی آسیب دیدگان و نحوه برخورد با آنان را دریابید .گاه برخی از مراحل بارز نیستند و الزاماً به ترتیب رخ نمی دهند .

اقدامات متناسب با مراحل مختلف واکنش مردم را منسجم کرده و به آنها انگیزه می دهدتابا حوادث دست و پنجه نرم کنند .هدف نهایی رسیدن هر چه سریعتر بازماندگان به مرحله تجدید سازمان است .

مراحل مختلف واکنش روانى

مرحله

علائم واکنش

اداره واکنش

مرحله اول: تماس یا ضربه (در چند دقیقه اول پس از سانحه بروز میکند)

1. ترس و وحشت

2.برخی افراد بهت زده میشوند .

3.افراد گیج ودرمانده هستند و قدرت انجام کارى راندارند.

در اغلب موارد قبل از رسیدن هر کمکى بطور خود بخود پایان می پذیرد .

مرحله دوم :

قهرمان گرایى

(در ساعات یا روزهاى اولیه وقوع حادثه بروز میکند)

1.افراد احساس میکند باید کاری انجام دهند و بطور داوطلبانه در امداد رسانی کمک میکنند .

2.همبستگى بین مردم ایجاد میشود .

3.مردم با گذشت و ایثار زیاد عمل میکنند .

4.افراد گستاخانه عمل کرده و به موانع ادارى اجرایی کارى ندارند.

1.رفتار آسیب دیدگان را

باید واکنشی طبیعی تلقی

کرد .

2.باید وضعیت افراد رادرک

کرد .

3.هدایت هوشمندانه : باید

فعالیت هاى مردم را بطور

مناسبى هدایت کرد.

4-به نقش خانواده افراد

آسیب دیده و یا دوستان

آنها اهمیت داده شود .

مرحله سوم:

فراموشی غم

(یک هفته تا چند ماه بعد از حادثه بروز میکند )

همزمان با رسیدن نیروهاى کمکی و توزیع کمکها افراد امیدوار شده و بطور موقت به انها حالت آرامش دست میدهد .

کمک رسانی به افراد در این مرحله بسیار مفید بوده و نتایج زیر را در بر دارد :

1.سرعت در پیدایش تعادل روانی

2.جلوگیرى از اختلالات روانی عاطفى شدید بعدى

3. جلوگیرى از انتقام جویی و

بد بینى نسبت به دیگران در مراحل

بعدى .

مرحله چهارم:

مواجهه با واقعیت

(2الى 3 ماه

بعد از وقوع حادثه بروز میکند)

1. افراد تازه متوجه وسعت خسارات و فقدانها میشوند

2. افراد دوباره روحیه خود رااز دست داده ناآرام وخسته ودرمانده میشوند

3. ممکن است به این نتیجه برسندکه کمکهای رسیده کفایت نمیکند.

4. مضطرب و حساس شده احساس تنهایی میکنند

  1. از نظر روانی احتیاج به حمایت بیشتری دارند .
  2. ایجاد روحیه امید و اعتماد به نفس در افراد اهمیت زیادى دارد .
  3. امدادگران باید حداکثر تلاش خود را در جهت توزیع عادلانه و توأم با احترام امکانات بین مردم انجام دهند

مرحله پنجم:

تجدید سازمان

(6ماه تا یک سال بعد از وقوع حادثه بروزمیکند )

  1. افراد شروع به بازسازی زندگی خود کرده بتدریج درک می کنند که باید متکی به خود باشند .
  2. عدم رسیدن کامل به این مرحله منجر به باقیماندن احساس ناراحتى و پرخاش و تعارض درونى می گردد .
  1. مسئولین باید پاسخگوى نیازهاىمردم باشند و با برنامه ریزى از سرگردانى و بلا تکلیفی آنها جلوگیرى کنند .
  2. باید مردم را فعالانه در امربازسازى مشارکت دهند .

آشناى با برخى از علائم روانى گروههاى آسیب پذیر

باید مراقب باشید افرادى را که در جریان بلایا دچار واکنش هاى روانى شده اند بیمار یا مبتلا به بیمارى روانى تلقى نکنید . این علائم واکنشى طبیعى به یک حادثه کاملا غیر معمول است و در بسیارى از موارد در طول زمان تخفیف مى یابد واز بین میرود . کودکان ، زنان ، سالمندان ، معلولین ، کسانى که تنها زندگى میکنند یا منابع مالى و حمایتى کمترى دارند ، افراد بیسواد و کسانى که دسترسى کمترى به اطلاعات دارند از جمله افرادى هستند که آسیب پذیری بیشتری نشان می دهند .

علائم روانى کودکان پس از وقوع بلایا

کودکان ممکن است در سنین مختلف واکنش ها و علائم متفاوتى رانشان دهند.

سنین پیش از دبستان (5-1 سال)

ترس از جدایى و چسبیدن بیش از حد به والدین

ترس از بیگانه ها و بى اعتمادى به دیگران

ترس از تاریکی

خوددارى از تنها خوابیدن

ترس از اشیاء خیالى و حیوانات

دیدن رویاهاى ترسناک

برگشت به رفتارهای مراحل اولیه رشدى مثل شب ادرارى

مشکل در به خواب رفتن

فعالیت بیش از حد و پرخاشگرى

اختلال در صحبت کردن – سکوت یا لکنت زبان

کودکان دبستانى(11-6 سال)

احساس غمگینى

انجام بازیهاى تکرارى(فاجعه اى را که برایشان اتفاق افتاده در بازى دوباره نشان میدهند )

مشکلات خواب( بى خوابی – پر خوابى یا کابوس )

اضظراب و نگرانی در مورد سرنوشت اعضاء خانواده

مشکلات تحصیلى

بى اشتهایى

شب ادرارى

پرخاشگرى و شکایت هاى بدنى

نوجوانى و جوانى(18-12 سال)

علائم بدنى مثل دردهاى شکمى و سر درد ...

مشکلات خواب و کابوس

نزاع با دیگران و تحریک پذیرى

افت تحصیلى

رو آوردن به سیگار یا مواد مخدر

طغیان و سرکشى در خانه و مدرسه

افسردگى یاغمگینى

از دست دادن علاقه به تفریح یا فعالیت هاى گروهى بادوستان

واکنش هاى روانى زنان پس از وقوع بلایا

بطور کلى زنان علائم و واکنش هاى روانى بیشترى بعد از وقوع بلایادارند زنان معمولاً نقش اصلى مراقبت از فرزندان را بر عهده دارند و کمتر احتمال دارد به خاطر فرزندان خود هنگام بروز بلایا محل حادثه

را ترک کنند . در صورتى که سرپرست یا پدر خانواده از دست رفته باشد ممکن است در مورد کمکهایى که توزیع میشود مورد تبعیض واقع شوند . در صورت نداشتن مهارت فنی یا تخصص علمى بدست آوردن شغلى بادرآمد مناسب براى آنان دشوارتر است و ممکن است دچار فقر و تهیدستى شوند .

واکنشهاى روانى سالمندان پس از وقوع بلایا

در صورت وقوع بلایا سالمندان در معرض خطر بیشترى قرار دارند . افسردگى در آنان معمولا نادیده گرفته میشود زیراعلائمشان تفاوتهایی با افراد جوانتر دارد .

بعنوان مثال فراموشکارى یا حواسپرتى در آنها ممکن است علامتى از افسردگی باشد که گاهى به حساب پیرى گذاشته مى شود و مورد غفلت قرار مى گیرد .

راهبردهایى براى کمک در مواقع بحران

یکى از اصول کلى مددکارى در انواع بحرانها استفاده آزادانه از حمایت عاطفى از طریق تماس نزدیک اطمینان بخشیدن و توجه به احساسات افراد آسیب دیده است . تغیراتى که در محیط مى توان بوجود آورد ،ایجاد فضایىامن و آرام و اشخاصى که فرد آسیب دیده را حمایت ودرک مى کنند همه به نوعى حمایت عاطفى محسوب مى شود .تنظیم زمان نیز عامل مهمى در مداخله موثر براى حل بحران است .

مراحل مداخله در بحران

کمک هاى اولیه روان شناختى هنگام بلایا یا بحران شامل چهار مرحله است :

1- ابتدا مددکار شرایط کنونى مددجو و ماهیت و شدت بحران را تخمین مى زند .

2- پس از آن مددکار کمکهاى مورد نیاز را بر حسب اولویت تقسیم مى کند .

3- در سومین مرحله مددکار به مددجو (آسیب دیده) کمک میکند تا احساس ترس ،گناه یا خشم خود را بازگو نماید .علاوه بران به او کمک میکند تا به انتخابهاى متعددىبیاندیشد و قبل از انجام کارها موقعیت موجود را بررسى نموده و سپس بهترین راه را برگزیند . همچنین به اومى آموزد که در شرایط بحرانى مکانیسم هاى دفاعى و مهارت هاى تطابقى خود رابسیج کند .

4- مرحله پایانى زمانى است که شخص در مرحله عمل گام بر میدارد . وضعیت بحرانى را پشت سرمیگذارد وبه تعادل جدیدى دست میابد.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.